مصاحبه با رتبه ۵۲ ارشد ۹۴ به همراه کارنامه

سلام و عرض ادب

امروز با خانم فقیر گنجی مصاحبه ای ترتیب دادیم. ایشان از قبول شدگان امسال هستند و اولین فردی هستند که حاضر به همکاری شده اند.

۱-       با سلام لطفا خودتان رامعرفی کنید و رتبه و درصدهای خود را عنوان کنید.

با عرض سلام، من فقیرگنجی هستم متولد تهران و ساکن تهران متاهل هستم یک دختر ۹ ساله دارم و برای نیاز مالی با داشتن مدرک بهتر درس نخوندم هدفم برای ادامه تحصیل عشق به این رشته بود و اینکه میخواستم برای دخترم یک الگو صحیح باشم به نظر من پدر و مادرها الگوی فرزندانشون هستن و من میخواستم یک الگوی خوبی برای دخترم باشم و یک بار دیگر به خودم ثابت کنم خواستن توانستن است .

با رتبه ۵۲ و درصدهای من

مبانی اپیدمیولوژی
۷۱٫۱۱
اصطلاحات پزشکی
۵۷٫۴۱
اپیدمیولوژی بیماریها
۵۱٫۳۹
بهداشت عمومی
۶۶٫۶۷
مقدمات امار زیستی
۶۸٫۰۶
زبان عمومی
۱۶٫۶۷

۲-       آیا بار اول بود که کنکور اپیدمیولوژی شرکت می کردید؟

خیر – امسال بار دوم بود که من شرکت کردم البته پارسال فقط در حد یک مطالعه برای اشنا شدن با منابع و نوع برگزاری کنکور شرکت کردم

من لیسانسم را از دانشگاه شهید بهشتی تهران گرفتم و به دلیل ازدواج و وارد بازار کار شدن و بچه دارشدن و … خیلی از مطالعه و درس فاصله داشتم حدود ۱۵ سال و بنابراین کلا از صفر شروع کردم میشه گفت یک مدت طول کشید تا واقعا تصمیم بگیرم که شاخه اپیدمیولوژی را انتخاب کنم و منابع  پیدا کردن واقعا کار سختی بود با توجه به اینکه باز هم منابع امسال با پارسال فرق داشت خصوصا در مورد بیماریها و بهداشت

۳-      امسال آزمون چه فرقی با سالهای قبل داشت؟

آزمون امسال به نظر من نیاز بیشتری به استدلال داشت و بیشتر میشه گفت مفهومی تر بود تا حفظی درس بیماری ها که واقعا استاندارد نبود به نظر من بیماریهای مهمی مثل دیابت – فشار خون و … توش کمتر به چشم میخورد و بیشتر از جاهایی سوال داده بودند که خیلی پیش بینی شده نبود . درس بهداشت سعی بر این بود که سوالات کلیشه ای نباشد و بیشتر کاربردی و عملی باشد. مبانی خیلی نیاز به استدلال داشت. به نظر من سیاست کنکوربه سمت سوالات مفهومی سیر میکنه نه حفظیات و باید داوطلبان تفهیم شده باشن تا بتونن به سوالات به طرز صحیحی پاسخ بدن

۴-       تا چه حد برای کنکور آماده بودید؟

میتونم بگم کاملا برای کنکور آماده بودم من از سال گذشته طبق یک برنامه ریزی دقیق با موسسه خلیلی شروع کردم و از آذر به طور مداوم مطالعه کردم و از بعد از عید فقط تست زدم و روزهای آخر مرور تستهایی که هم توی ازمونهای خلیلی هم توی آزمونهای سالهای گذشته بود و علامت زده بودم که تاکید بیشتری روشون داشته باشم .

۵-      از جلسه کنکور بگویید. چطور بود؟

به نظر من کنکور یعنی استرس میتونم به جرات بگم تمام درس خوندن یک طرف و نحوه مدیریت جلسه کنکور که ۱۶۰ دقیقه است یک طرف. هیچ کنکوری نمی تونه راحت باشه  شما یک سال وقت میگذارید و هزینه میکنید و از تفریحات و کار و مهمونی و بچه و همسر و … میزنید و درس میخونید وقتی سر جلسه کنکور میروید احساس میکنید باید مزد تمام تلاشهاتون را از ۱۶۰ دقیقه وقت و یک دفترچه سوالات بگیرید ناخودآگاه تمام طول کنکور به این فکر میکنید که اگر قبول نشم اگه به خاطر یک تست اشتباه یک شهر دورتر بیفتم و تمام این اما و اگرها برای شما تولید استرس میکند و سوالاتی که برای شما تازگی دارن چون خیلی سعی میکنن نحوه نگارش سوالات طوری باشه که داوطلب تا حد ممکن از هوش و استدلاهای شخصی خودش استفاده کند و خوب نظرات شخصی هم کاملا متفاوت است شاید نظر شما به نظر طراح سوال شبیه نباشه و سوالی که شما ۱۰۰ درصد فکر میکنید درست زدید اشتباه از آب در میاد بنابراین کنکور ۱۰۰ درصد قابل پیش بینی نیست از نظر من تاحدی قابل پیش بینی است نه کاملا. به نظر من مدیریت زمان حرف اول را میزند شما سر یک سوال نباید وقت کم بذارید نه زیاد باید سعی کنید سوالات را با دقت بخونید من و دوستانم خیلی از سوالات را به خاطر اینکه مثبت یا منفی بودن جمله را ندیدیم از دست دادیم مثلا گفته صحیح است و ما فکر کردیم صحیح نیست و یا برعکس. پس سوالات را دقیق بخونید و به گزینه ها توجه کنید و حتما بعد از اینکه هر درسی را زدید چک کنید. خوب من استرس داشتم و سوالات دور سرم میچرخید و احساس میکردم اگر نتونم جواب بدم چکار کنم و بدتر از همه بعضی از درسها سوالات اولش را نمیشد جواب داد و واقعا باعث تضعیف روحیه شدید بود و بیست دقیقه آخر کنکور واقعا دیگر توان پاسخگویی به سوالات را نداشتم فقط یک بار دیگر سوالات را مرور کردم که جوابها را در خانه صحیح پر کرده باشم بعد کنار سوالاتی که علامت زده بودم که جواب بدم و نتونسته بودم پاسخ بدم نگاه کردم و اگر تقریبا احساس میکردم بلدم جواب میدادم خوب در اخر سعی کردم مدیریت کنم استرسم را و این ۱۶۰ دقیقه را و راضی هم بودم

۶-      کمی در خصوص روال زندگی خود در طول آماده شدن برای کنکور توضیح دهید.(نظم خواب، تفریح و …)

من صبح ساعت ۷ بیدار می شدم دخترم را می بردم مدرسه شروع به درس خوندن میکردم تا ۱۲ بعد میرفتم دخترم را از مدرسه میاوردم وبعد از ناهار یک کم استراحت میکردم دوباره ۵-۶ عصر شروع میکردم به مطالعه تقریبا تا ۱۱-۱۲ بعد هم اگر خوابم نمیومد تست میزدم البته کارهای شخصی مثل تکلیف مدرسه و امتحانات دخترم و مراسم و مهمونی ها هم بودن که من سعی کردم تا جایی که میشد از کارهایی که جلوی درس خوندن را میگرفت دوری کنم. گفتم با موسسه خلیلی و برنامه اونجا پیش رفتم و سعی کردم خودم را به ازمونها برسونم و واقعا برای من تاثیر گذار بود چون یک نظم صحیحی به درس خوندن من داد

۷-       قبل از کنکور چه رتبه ای را برای خودتان متصور بودید؟  

راستش چون زبان را ۱۵ سال گذاشته بودم کنار و وقت خوندنش را نداشتم نمی تونستم به رتبه های تک رقمی فکر کنم رتبه ۳۰-۶۰ را برای خودم تصور میکردم که شدم ۵۲ ولی مطمنا اگر زبان را یک کمی بهتر میزدم جزو نفرات ۸-۲۰ بودم و تهران قبول می شدم دلم میخواست شهر خودم قبول میشدم .

۸-      مهمترین درسی که این مسیر( از شروع آماده شدن برای کنکور تا قبول شدن) به شما داد چی بود؟

اینکه خواستن توانستن است. ولی خیلی مسیر سخت و پرفراز و نشیبی بود و اینکه هر چیزی بخوای به دست بیاری باید بهایش را بدی و من فکر میکنم یک سال کلا خودم و خانواده ام کلا از خیلی چیزها محروم کردم تا قبول شدم ولی ارزشش را داشت

۹-      روش مطالعه خودتان را لطفا بطور کامل توضیح دهید!

هر روز طبق برنامه تمام دروس را میخوندم مثلا دو ساعت بهداشت دو ساعت بیماری دو ساعت امار روساعت مبانی و دوساعت زبان دو ساعت ناصری ولی اگر نمیرسدم یک روز سه تا درس فردا سه تا درس دیگر

۱۰-  نظر شما در مورد شرکت در آزمونهای آزمایشی در طول دوره مطالعه چیست؟

ازمونهای ازمایشی به شرطی خوب و مفید هستند که یک روش و خط مشی درست را ارائه بدن اگر بخوایم بریم ازمون ازمایشی بدیم و از راه اصلی خودمون هم دور بشیم فایده ای نداره به نظر من یا باید یک موسسه خوب برای ازمون ازمایشی رفت یا اینکه اصلا جایی نرفت و خود ادم بخونه موفق تر است ولی من از موسسه خلیلی خیلی راضی بودم واقعا نوع سوالات گمراه کننده نبود و روش برنامه ریزی درست بود حجم درسها اندازه بود و تستها خیلی به کنکور اصلی شبیه بود بدون اغراق میتونم بگم تا ۵۰ درصد سوالات حدودا تو ازمونها اومده بود ضمنا چون من تهران بود از مشاوره مستقیم خود سرکار خانم خلیلی و آقای عباسی و بقیه دوستان عزیز هم بهره بردم که خیلی کمک کننده بود .

۱۱-  در آزمون امسال زبان انگلیسی را چند درصد زدید؟ برای این درس  با چه روشی مطالعه میکردید؟

راستش من زبان را نمی تونستم برسونم خودم هم از اول این را میدونستم حجم دروس زیاد بود و زبان برای من یک غول بزرگ بود که من کلا از اذر تا اردیبهشت نمیتونستم این همه را با هم انجام بدم خود موسسه خلیلی یک بولتن داد برای زبان که اون را خوندم و کتاب انگلیسی لزگی فقط ازمونهای سالهای گذشته چند سال اخر را خوندم راستش تو ازمونهای ازمایشی بین ۲۰-۳۰ میزدم حداقل ولی سر کنکور جرات نکردم ریسک کنم زیاد وگرنه شاید بهترمیزدم راستش را بخواین خیلی خسته شده بودم دیگه وقتی به زبان رسیدم دیگه گردنم را نمی تونستم نگه دارم از خستگی و مغزم یاری نمیکرد البته بدشانسی هم خیلی اوردم و توی شک بین دو گزینه هر چی زدم غلط بود متاسفانه در هر حال انتظار بیشتری هم از زبان نداشتم در اخر زبان را ۱۶ درصد زدم حدودا و اولین کاری را که باید بکنم این است که زبانم را تقویت کنم

۱۲-  کلا چه روشی را برای داوطلبان توصیه میکنید؟ چه کسانی می توانند در اپیدمیولوژی موفق شوند؟

چه در اپیدمیولوژی چه در زندگی کسی میتونه موفق باشد که بدونه چی میخواد به سمتش با تمام توان حرکت کنه و با پشتکار بسیار زیاد و توکل به خدا موفق بشه منم خیلی خسته شدم بعضی اوقات واقعا دیگه میبری و میگه این همه تلاش برای چی ؟ ولی باید همیشه فکرکنی که باید چیزی را که ارزوش را داریم بدست بیاریم وگرنه همیشه یک ارزو میمونه و حسرتش در سالهای بعد خیلی آزار دهنده است شاید من هم بعدا تو این راه از بعضی چیزها خسته و دلزده بشم ولی اگر قبول نمی شدم خیلی سرخورده میشدم شاید رتبه تک رقمی نگرفته باشم ولی به خودم افتخار میکنم که به ارزوم رسیدم برای من با شرایطی که داشتم و خوب نقاط ضعف و قدرتم این کافی بود و راضیم خدا را شکر

۱۳-  از چند وقت قبل از آزمون شروع به تست زدن کردید؟

تقریبا یک ماه قبل از عید کم و بیش ولی بعد از عید فقط تست اگر کسی امادگی بیشتری داشته باشه و مثل من خیلی از درس دور نباشه و دانشجو سال اخر باشه یا مطالعه کرده باشه کتابها را من نظرم این است که وقت بیشتری روی تست بذاره تست زدن خیلی خیلی مهم است تقریبا به نظر من نصف زمان را باید درس خوند نصف دیگر را تست زد

۱۴-  اگر فرضا دوباره به زمان قبل از این آزمون برگردید درمورد نحوه درس خواندن خود چه تغییری میدهید؟

راستش من کتاب IQB آقای عباسی و دوستانشون را به توصیه یکی از دانشجویان ارشد خریدم ولی فکر نمیکردم خیلی تاثیرگذار باشه واقعا من بعد از عید شروع به خوندنش کردم خیلی دیر بود اگر میدونستم چقد این کتاب عالی است واقعا از همون اول حتما هفته ای یک بار یک ازمون را میزدم مبانی و بهداشت و خصوصا مبانی را من از خوندن این کتاب تونستم بزنم کلا یکی از بهترینها بود که من دیر شروع کردم و نکته دوم اینکه باید تابستان بیشتر زبان میخوندم بعدا وقت کم میارید و امار را حتما یک دور بخونید تا قبل از عید

۱۵-   به داوطلبان متقاضی ورود به این رشته چه توصیه دیگری دارید؟

اپیدمیولوژی هم مدینه فاضله نیست توی هر رشته ای باید خود فرد توانایی هاش را نشون بده مثل یک نقاشی با یک نقاشی دیگر – مثل یک نجاری با یک نجاری دیگه این رشته توانایی ها و هنر شخصی افراد را در برقراری ارتباط با جامعه و سطح توانمندی احتیاج داره که باید شخص به توانایی های خودش ایمان داشته باشه مثل بعضی از رشته ها یک کار دیکته شده نیست

۱۶-  چه کسانی در قبول شدن شما در این آزمون نقس بسزایی داشتند؟

به جز مادرم که همیشه کنار مشوق من بوده – همسرم واقعا پشتیبانم بوده و دختر کوچولوم که همیشه میخواد مثل من باشه باعث شد که من بیشتر سعی کنم و دوستان کارشناسی ارشد پارسال ایریس عزیز – لیمون عزیز- جناب آقای دزیس – بهارعزیزم و مشاور محترمم جناب آقای عباسی که هر وقت بریدم به من انرژی و اعتماد به نفس لازم را دادن و مشاوره های لازم را از ایشون گرفتم و همکاری موسسه خلیلی که به ما راهنمایی های لازم را کردن و یکی از مهمترین نکات درس خوندن جمعی بود که ما یک گروه درست کردیم و همه با هم درس خوندیم رفع اشکال کردیم و همه به هم کمک کردیم مشوق هم بودیم و تقریبا اکثرمان هم قبول شدیم من این روش درس خوندن جمعی را به همه دوستان عزیز پیشنهاد میکنم. در آخر توکل به خدا و همکاری با بقیه و خودمحور نبودن و گرفتن مشاوره از یک دوست که سال گذشته قبول شده و یادگیری نحوه زمانبندی تستها و اگر امکانش هست براتون در ازمونهای ازمایشی معتبر شرکت کنید و سعی کنید حضوری شرکت کنید نه اینترنتی چون وقتی حضور داشته باشید میتونید جو کنکور را شبیه سازی کنید و در کاهش استرس شما نقش بسزایی ایفا میکنه سعی کنید بپذیرید که این راه سخت است و بیخوابی ها و استرسها و کمبود وقت و نداشتن تفریح و … تو این راه حتما هست ولی ارزشش را داره هر وقت خسته شدید به خودتون بگید که با یک موفقیت دلچسب همه چیز تمام میشه به امید موفقیت تک تک شما دوستان عزیز

خداوندا!

اراده ام را به زمان کودکی بازگردان

همان زمان که برای یکبار ایستادن هزار بار می افتادم اما نا امید نمی شدم.

منایع پیشنهاد شده خانم فقیرگنجی: